مردم ابتدا با برند شما آشنا می‌شوند و سپس محصولات یا خدمات شما را خریداری می‌کنند. اندازه‌گیری آگاهی از برند به شما نشان می‌دهد آیا شناخت برند شما در طول زمان افزایش می‌یابد یا نه و این روند افزایش آگاهی با چه شیبی جلو می‌رود.
اگر میزان آگاهی از برند شرکت، محصول یا خدمات خود را در بازار بدانید، می‌توانید نرخ تبدیل خود را در طول سفر مشتری محاسبه کنید و نقاط ضعف برنامه بازاریابی خود را شناسایی کنید.
مثلا اگر در معیارهای آگاهی از برند امتیاز عالی کسب می‌کنید اما فروش‌تان کم است، مشکل این نیست که مردم برند شما را نمی‌شناسند. مشکل شاید این باشد که آن اعتماد ندارند؛ بنابراین شما باید روی علاقه و تصمیم به خرید آنها تمرکز کنید.
برای اندازه‌گیری صحیح آگاهی از برند و داشتن نتایج معتبر باید KPIها یا سنجه‌هایی انتخاب کنیم. سنجه‌هایی که با اندازه‌گیری آنها به میزان آگاهی از برند دست پیدا کنیم.
بیایید 10 تا از مهم‌ترین این سنجه‌ها را بشناسیم. این معیارها برای کسب‌وکارهای مختلف جمع‌آوری شده‌اند و شما می‌توانید از میان آنها براساس اندازه شرکت و نوع صنعت خود، معیار متناسب با کسب‌وکار خود را انتخاب کنید.
1- سوشال لیسنینگ یا شنیدن شبکه‌های اجتماعی
شنیدن شبکه‌های اجتماعی یک روش عالی برای ردیابی آگاهی و به‌طورکلی نظارت بر برند است. در این فرآیند ما بر شبکه‌های اجتماعی و وبسایت‌ها نظارت می‌کنیم تا محتواهایی که در آنها به برند یا محصولات ما اشاره شده است را جمع‌آوری کنیم.
سوشال لیسنینگ به ما نشان می‌دهد که چند نفر یا چند حساب کاربری در کدام سایت‌ها یا شبکه‌های اجتماعی درباره برند ما صحبت کرده‌اند.
هرچه تعداد منشن‌ها (ذکر نام برند) بیشتر باشد، آگاهی از برند بیشتر خواهد بود.
ابزارهای شنیدن شبکه‌های اجتماعی مثل نیوزباکس می‌توانند این فرآیند را خودکار کنند و داده‌های معتبری را در اختیار شما قرار دهند تا هنگام برنامه‌ریزی برای افزایش آگاهی از برند در شبکه‌های اجتماعی، از آنها استفاده کنید.
2- ترافیک وب سایت
ترافیک بالا نشانه محکمی است که نشان می‌دهد افراد بیشتری شما را از طریق کمپین‌های بازاریابی دیجیتال کشف کرده‌اند.
اگر این ترافیک مستقیم باشد، یعنی کاربران نام شما را جست‌وجو کرده باشند و وارد سایت شما شده باشند، یک معیار واضح است که نشان می‌دهد مردم از قبل با برند شما آشنا هستند.
بنابراین، این معیار برای اندازه‌گیری وضعیت فعلی آگاهی از برند شما عالی است.
اگر برای سایت خود یک کمپین آگاهی‌بخشی اجرا می‌کنید، یکی از شاخص‌های موفقیت، افزایش تعداد بازدیدکنندگانی است که وب‌سایت شما را بررسی می‌کنند. این بدان معناست که کمپین شما به معنای واقعی کلمه نتیجه داده است.
در این مسیر گوگل آنالیتیکس می‌تواند ابزار مناسبی برای سنجش آگاهی از برند باشد که هر زمان که کمپینی اجرا می‌کنید معیارها را اندازه‌گیری می‌کند و داده‌های عملی را برای هدف‌گیری مجدد تبلیغات ارائه می‌دهد.
3- نظرسنجی از مشتریان
می‌توانید از مشتریان خود میزان آگاهی از برند را بپرسید. یک نظرسنجی آنلاین که می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی یا از طریق ایمیل ارسال شود، می‌تواند بینشی در مورد اینکه چند نفر از برند شما آگاه هستند به دست بدهد.
همچنین می‌تواند به‌عنوان یک تبلیغ هدف‌مند برای کاربرانی که می‌توانند خریدار ایده‌آل شما باشند، اجرا شوند.
معمولاً این‌گونه نظرسنجی‌ها پرسشنامه‌ای هستند و به‌صورت تصادفی هدف‌گذاری می‌شوند.
4- حجم جست‌وجو
یکی دیگر از معیارهای کلیدی آگاهی از برند، حجم جست‌وجوی برند است. اگر نام تجاری شما جست‌وجوهای زیادی داشته باشد به این معنی است که افراد بیشتری آن را می‌شناسند یا به آن علاقه‌مند هستند.
بررسی داده‌های حجم جست‌وجو در یک بازه زمانی مشخص، درک بهتری ارائه می‌دهد. برای یافتن این معیارها می‌توانید از Google Trends و Google Ads استفاده کنید.
5- میزان اینگیجمنت (تعامل) در شبکه‌های اجتماعی
نرخ اینگیجمنت یا میزان تعامل در شبکه‌های اجتماعی هم یکی دیگر از شاخص‌هایی است که می‌تواند به شما در تعیین میزان آگاهی از برندتان کمک کند.
تعداد لایک، اشتراک‌گذاری و کامنت پست‌های شما یا پست‌هایی که از شما نام برده‌اند، میزان آگاهی از برند شما را نشان می‌دهد.
این کار را هم می‌توانید به ابزارهای رصد شبکه‌های اجتماعی بسپرید. این ابزارها گزارش جامعی از تعامل اجتماعی برند به شما ارائه می‌دهند.
با استفاده از این ابزارها، می‌توانید گزارش عملکرد خود در پلتفرم‌های مختلف دریافت کنید و تمام معیارهای تعامل را در یک فضا ببینید.
6- Share of Voice یا سهم صدا
سهم صدا یک شاخص حیاتی برای آگاهی از برند است، زیرا نشان می‌دهد که چه درصدی از صحبت‌ها در صنعت، سهم برند شماست.
این معیار به شما کمک می‌کند پتانسیل‌های موجود برای افزایش آگاهی از برند را در میان افرادی که رقبای شما را می‌شناسند، شناسایی کنید.
در واقع تعداد زیادی هستند که به آنچه شما ارائه می‌دهید علاقه‌مند هستند، اما هنوز شما را نمی‌شناسند. سهم صدا به شما کمک می‌کند آنها را پیدا کنید.
7- سرنخ و فروش
سرنخ‌های جدید و افزایش فروش، سنجه‌های قابل اعتمادی هستند که میزان موفقیت کمپین‌های آگاهی شما را نشان می‌دهند.
احتمالا خودتان هم بیشتر از برندی خرید می‌کنید که قبلاً با آن آشنایی داشته‌اید. این آشنایی باید از یک نقطه‌ای شروع شود. سرنخ می‌تواند همان نقطه باشد. نقطه‌ای که در قدم بعد به فروش منجر شود.
8- ترافیک و اشتراک‌گذاری در وبلاگ
اگر از بازاریابی محتوا استفاده می‌کنید، ترافیک وبلاگ شما یک معیار ارزشمند برای آگاهی از برند شماست.
اگر ترافیک وبلاگ شما در حال افزایش است، به این معنی است که افراد بیشتری با نام تجاری شما آشنا و با آن درگیر شده‌اند.
همچنین کانال‌های اشتراک محتوای شما کارشان را خیلی خوب انجام می‌دهند. معمولا اغلب دیجیتال‌مارکترها و مدیران سایت بیشتر به ترافیک سایت توجه می‌کنند و توجه زیادی به اشتراک‌گذاری مطالب وبلاگ ندارند.
اما این تعداد اشتراک‌گذاری است که نشان می‌دهد خوانندگان کیفیت پست‌های وبلاگ شما را واقعا دوست دارند.
9- بک‌لینک
شما می‌توانید با ابزارهایی مثل Ahrefs ببینید کدام سایت‌ها به برند، محصول یا خدمات شما ارجاع داده‌اند. هر چه سایت‌های بیشتری به سایت و محتوای شما لینک بدهند، اعتبار سایت شما بیشتر می‌شود.
علاوه‌بر اینکه نزد بازدیدکنندگان اعتبار پیدا می‌کند، عملکرد بهتری در موتورهای جست‌وجو خواهد داشت.
همچنین، به این ترتیب ترافیک ارگانیک و ارجاعی سایت شما نیز افزایش خواهد یافت.
این مطلب برش‌هایی بود از مقاله مجله نیوزباکس. برای مطالعه متن کامل مقاله کلیک کنید.